روح پرسه زن و موقعیت های مرزی اش

هاروکی موراکامی

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۵۷ ب.ظ
آشنایی با بیشتر نویسندگان محبوبم را از بی بضاعتی دارم . از این که وقتی ایستاده بودم جلوی قفسه های کتاب فروشی  و داشتم دنبال لاغرترینشان می گشتم که احتمالا ارزان ترینشان بود.دستم را روی شیرازه هایشان می کشیدم و غصه می خوردم که چرا نمی توانم آن رمان های چند جلدی فانتزی را بخرم .کتابی که در نهایت قیمتش راضی ام کرد یه داستان بلند صد صفحه بود  که اسمش همینطوری گرفته بودم . اسمش انگار داشت مرا تعریف می کرد و طرح جلدش آن خلوتی بود که انگار توی ذهنم می دیدم . پس از تاریکی اولین کتابی بود از که هاروکی موراکامی نویسنده ی محبوبم خواندم .  ..
به صورت شگفت انگیزی دچار دنیایی شدم که او در داستان هایش توصیف می کرد . به صورت جدی ادبیات سورئال را با نوشته های شگفت انگیز او شناختم و فهمیدم آن سبک هنری محبویم است . چه در داستان نویسی چه هنر های تجمسی علی الخصوص نقاشی .. حرف هایش را می فهمیدم  اتفاقی  که پیش از آن در مواجهه ی با هیچ اثر داستانی به آن برنخورده بودم . کلماتش را گویی از احساسات من سرچشمه گرفته باشد می دیدم . نزدیک و عمیق و ملموس . سوال هایش از هستی  و نیستی و چیستی حسابی به مذاقم خوش می آمد لذیذ بود ...
همه ی اینها فقط بود نیست ،بلکه هست .. هنوز هم هست .تابستان امسال وقتی حسابی خسته بودم از خودم و زمین و زمان و جهان کتاب از دو حرف می زنمش.. را خواندم . دور از واقعیت نیست که بگویم چقدر این کتاب برای روشن کردن موتورم موثر بود . کتابی که سرشار از استقامت است . بی هیچ چاشنی اضافه ای بی هیچ تخیل و هیچ سورئالی ... این کتاب فقط در مورد دویدن بود  و دویدن  و دویدن  و دویدن.
آشنایی با بسیاری از مفاهیم زندگی ام را از بی بضاعتی دارم .

  • روح پرسه زن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی